جمله اول : خدایا، (اینجا مفهوم دل میشه شجاعت) میگه شجاعت اینو بده که در راه تو جان بدیم.
جمله دوم : جانی بده که برای جهان دیگه توشه جمع کنم و جهانی خوب برای خودم بسازم ( منظورش اینه که جان کافی رو در این دنیا ب من بده تا اعمال خوبی انجام بدم و برای اون دنیا جهانی خوب بسازم برای خودم)
جمله سوم : به من دانشی بده ک از راه راست خارج نشم و گمراه نشم و به راه درستی ک دارم میرم ادامه بدم.
جمله چهارم : میگه به ما چشم بصیرت بده (منظورش از بینایی این بینایی ای ک ما داریم و باهاش همه چیو میبینیم نیست منظورش چشم بصیرته) تا گمراه نشیم( اینجا گمراهی رو ب چاه تشبیه کرده پس ارایه تشبیه داره)
جمله پنجم : میگه دستم رو بگیر ک کسی رو ندارم دستم رو بگیره به جز تو (اینجا کنایه از کمک خواستنه یعنی منظورش این نیست ک هیچکسی وجود نداره دستمو بگیره ، نه، منظورش این نیست منظورش اینه ک خدا دست مارو بگیره چون وقتی خدا دستمون رو میگیره میتونه هر مشکلی ک در زندگی ما هست رو حلش کنه اگر ب صلاحمون باشه) و اینکه میگه من جایی رو ندارم ک خودم رو به آن بند کنم و کلا منظورش اینه.
جمله ششم : میگه خدایا موافقت کن ک در دین پایدار باشم و روی دینم محکم بمونم ( توفیق از وفق میاد یا سازگاری )
جمله هفتم : میگه تو دل انسان رو مثل زلف تو دستت بگیر تا گمراه نشه و ب راه درستش ادامه بده.
معرکه میدی؟
موفق باشی ✨🫶🏻